نمیدانم که بعد از مرگ دنیاییست یا نه؟!

نمیخواهم بدانم زندگانی چند روز است

نمیخواهم برای “لحظه ای دیگر” بیندیشم

و این دنیای فانی بگذرد حتی به این قیمت!

نمیخواهم زمان اینجا بماند، در پِیَش باشم

نمیدانم چرا مردم نمیمانند آرام و صبور اینجا؟!

چرا در پشت خط آرزوهاشان نمیخندند

و هر آن پیشتر، پای برهنه، بیشتر خسته

زمان را پیش میرانند و در پی، سخت در کوشش

که شاید روزی از آن بگذرند، آسوده تر باشند

زمان در پیش و اسبان زمان در پس

نمی خواهم دگر اسب زمان باشم!

—————————————————-

پ.ن. : پس چی میخوام؟؟!